55
دوستای خوبم بازم تشکر میکنم از همتون که تولد آرشمو تبریک گفتید
خب این اولین باری بود که خودم واسه تولدش جشن گرفتم
سال اول که نامزد بودیم و بیشتر از یه ماه مونده بود تا عقد دوتایی رفتیم
یه کافی شاپ هدیشو بهش دادم بعدم با مامان بابا رفتیم خونشون که
خانوادش براش جشن گرفته بودن
سال بعد هم روز تولدش چهلم باباش بود و پارسال هم که روز قبل تولدش
یه اتفاق بد افتاده بود و قهر بودیم که همون روز بعدازظهرش یهو با حالت
عصبانی و طلبکارانه در اتاقو باز کرد بهم گفت درسته قهریم ولی نمیخوای
تولدمو تبریک بگی؟! دیگه آشتی کردیمو رفتیم بیرون از هدیه هم خبری نبود!:)
حالا امسال اولین تولدی بود که درست و حسابی خودم گرفتم براش
دوشنبه ظهر داداشمو خواهرشوهرو دخترخاله ها و دخترعموها و
پسرعموهای خودم و آرش زودتر اومده بودن نشسته بودن تو ماشین تو کوچه!
همین که آرش رفت زنگ زدم اومدن بالا یه کاراگاه بازی درآورده بودم بیا و ببین!
زود تزئیناتی که میخواستیمو انجام دادیم و وسایل پذیراییو هم حاضر کردیم
و بچه ها زدنو رقصیدن و خلاصه پیشواز رفتن!
حالا این وسط دوبارم آرش زنگ زد با جیغ و تهدید بچه هارو ساکت میکردم
تا تلفنو جواب بدم و بیشتر فهمیدم که آرش کلا تو باغ نیست
بعدم حاضر شدیمو خوشچل موشچل کردیم و بزرگترا هم اومدن اما آرش نمیومد!
هی میرفتم تو حیاط زنگ میزدم بهش میگفت کارم طول میکشه حالا میام:(
دیگه با حرف شنوی از دخترعموم زنگ زدم و بهش گفتم من حالم خوب نیست به بابام زنگ بزنم بیاد ببرتم دکتر؟ یا خودت میای؟ (منو شطرنجی کنید لطفا)
این نقشه کارساز شدو بلاخره آقا تشریف فرما شدن
از در که اومد همه جیغ زدیم تا چندلحظه اول تو شوک بود اصلا یادش نبود
تولدشه و خیلی ذوق کرده بود براش جشن گرفتم
فامیل ما هیچوقت تو مهمونیا نمیتونن آروم بشینن مهمونی به هر
مناسبتی باشه رقص جز لاینفکشه، منم عشق رقص... ولی از طرف آقا
آرش هیچوقت مجوز رقصیدن جلوی جماعت ذکور برام صادر نمیشه
بنابراین من فقط باید نگاهشون کنم و حرص بخورم!
مادرشوهرمم 1000بار جلوی مهمونا گفت غذاهام کار مریمه و با اشاره و
کنایه به همه میفهموند که عروسم هر سیصدسال نوری یکبار خودش غذا
درست میکنه!
خداروشکر همه چی خوب پیش رفت و حسابی خوش گذشت
هدیه منم یه ادکلن ونتوس بهش دادم که چون عشق عطر و ادکلنه خیلی
خوشش اومد
البته موقع خرید من به شفافیت بو دقت نکرده بودم خیلی سخت میشه
تو بوی این ادکلن نفس کشید:(
خلاصه آقا آرش ما رفتن توی 29 سالگی و در حال حاضر با ایکس باکسی
که پسرعموش بهش هدیه داده مشغول بازی هستن...
تازه میگه خیلی فازه باید ببرمش کارخونه بشینیم اونجا با علی بازی کنیم!!