روزهای زندگی من

مشخصات بلاگ
آخرین مطالب
  • ۹۴/۱۲/۲۰
    63
  • ۹۴/۰۶/۳۱
    62
  • ۹۴/۰۶/۲۹
    61
  • ۹۴/۰۶/۱۲
    60
  • ۹۴/۰۶/۰۹
    59
  • ۹۴/۰۵/۲۷
    58
  • ۹۴/۰۵/۲۴
    57
  • ۹۴/۰۵/۲۰
    56
  • ۹۴/۰۵/۱۸
    .
  • ۹۴/۰۵/۰۸
    55
آخرین نظرات

37

پنجشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۲۱ ب.ظ


دیشب که تا سحری اصلا وقت نشد بخوابم

امروزم آرش یه قرارداد خیلی مهم داشت باید صبح زود میرفت دیگه منم بیدار شدم

هرکار کردم خوابم نبرد چشام قرمز شده خوابم میاااااااااااد:(

 

داداشم یه سر اومد و زود رفت نمیدونم چرا این روزا خیلی سرحال نیست

وقتی هم ازش سوال میکنم میپیچونه

فکر کنم میخوام خواهرشوهر بشم! این خط: __ اینم نشون:* !!خخخ

 

امشب افطاری خونه مادرشوهرمیم یه کوچولو سرم درد میکنه میخوام دقیقه نود برم

 

از یه چیزی نگرانم خیلی نگران اما امروزم منتظر میمونم ببینم چی میشه!


۹۴/۰۳/۲۸
مریم

نظرات  (۳)

من جای شما بودم اطلاعات خانواده و خودم رو تو اینترنت قرار نمیدادم برای عموم...

پاسخ:
چرا؟
۲۸ خرداد ۹۴ ، ۱۴:۱۴ نمی شه چشم روی دیدنت بست...
مریم جون اگه قرار بود خواهر شوهر بشی که داداشت تازه سرحال تر از قبل بود که
نبود؟
پاسخ:
از نظر دوریو فراز و نشیبای عشقی میگم :))))
۲۸ خرداد ۹۴ ، ۱۶:۲۰ ✿✿ یاشل ✿✿
خب وب قبلیت که پکیده بود یعنی نشد از اول بخونیمت ولی همونا که خوندم دستم اومد چیکاره ای دخمل گل
آرزو میکنم شوهرت اخلاقش خوب شه.یعنی خصوصیات خوبش میچربه باید صبور باشی تا این اخلاقشم درست شه.هیچ آدمی بی عیب نیست
از آشناییت خوشحالم طرز نوشتنتو دوس دارم
پاسخ:
مرسی از لطفت عزیزم
ممنون که سرزدی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">